۱۳۸۷ تیر ۱۵, شنبه

زنگِ خطر

در مورد این قضایای اخیر رییسِ جمهور، از حرف‌های خودش و یا حرف‌های معاون‌اش یا داستانِ رأیِ اعتماد و این‌ها حرف زیاد زده شده است. عباس + به زبانِ خودمانی‌اش از سرِ دردی که می‌فهمیم، حرف زده. محسن + هم مختصر بحثی کرده. نمی‌خواهم به حرف‌های آدم‌های منتقد لینک بدهم. نه این‌که اُمُّل باشم و یا مخالفِ نقد و این‌ها. منظورم چیزِ دیگری است.
آدم صبوری نیستم. در کارم هم هم‌این‌طورم. کاری را اگر غلط بدانم، معمولن به هیچ قیمتی زیرِ بارش نمی‌روم. هم‌این هم باعث شده که زود به زود جای کارم را عوض کنم. تحملِ این‌که بدانم کاری غلط است و بر آن اصرار کنم را ندارم.
اما مصلحت را می‌فهمم. سکوتِ بر اساسِ مصلحت را هم می‌فهمم. خودم را مرجعِ تشخیصِ چون‌این شرایطی نمی‌دانم. اما مرجعِ محکم و استواری را برای تشخیصِ مصلحت انتخاب کرده‌ام. این مرجع و حجت را ولیِ فقیه می‌دانم و سعی کرده‌ام از او و اوامرش اطاعت کنم. آن‌جا که دستور داد انتقاد نکنیم و صبر کنیم، صبر کردم و آن‌جا هم که حمایت کرد به حجتِ هم‌این مسأله تبعیت کردم.
ام‌روز پیامِ ره‌بر را به پانزده‌امین نشستِ تشکل‌های مربوط به عدالت‌خواهان خواندم. متنِ پیام را این‌جا می‌نویسم:
"بسم الله الرحمن الرحيم
جوانان عزيز
پرچم عدالت‌خواهي را همواره پيامبران الهي و پيروان راستين آنان بر دوش كشيده‌اند. امروز و هميشه مجاهدت در زير اين پرچم، صادقانه‌ترين نشانه‌ پيروي از رسولان الهي است. آنچه در كنار همه‌ الزامات اين حركت، ضروري و حياتي است، آن است كه اولا مراقبت شود كساني با انگيزه‌هاي ديگر، اين شعار حق را ابزار نكنند. و ثانيا به نام عدالت‌طلبي، حركتي غيرمنصفانه از سر جهل يا غفلت انجام نگيرد. صبر و بصيرت را براي شما و ديگر تشكل‌هاي عزيز دانشجويي از خداوند متعال مسألت مي‌كنم.
سيدعلي خامنه‌اي
22 مرداد 1387"
هم‌چون‌این ره‌بر در دیدارِ کارکنانِ دست‌گاهِ اطلاعاتی با توصيه به دقت در اداي وظايف و حفظ حيثيت افراد و لحاظ نكردن اغراض شخصي در بررسي‌ها و جمع بندي‌ها، تأكيد كردند: وزارتِ اطلاعات بايد بدونِ توجه به امواج و تلاطم‌هاي سياسي، همواره مسيرِ مستقيمِ خود را ادامه دهد.
این دو تا را که کنارِ هم می‌گذارم، زنگِ خطری که ایشان به صدا درآورده‌اند را می‌شنوم.
به نظرم بیش‌تر از این ساکت بودن و بی‌توجه به هزینه‌ها حمایت کردن از دولتِ به دروغ موردِ تأییدِ امامِ زمان، که ظهورش نزدیک باد، نامیده شده جایز نیست.
.
.
.
یا علی مددی!

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

ان شاالله «آقا» خاتمی جبران مافات می کند!

ناشناس گفت...

ابتدا تشکر فراوان بابت این دردمندی شما.
گرچه با شما در زمینه شکستن سکوت در برابر این جریان افراطی کاملا موافقم اما نفهمیدم که چرا باید در سکوت یا انتقاد از ولی فقیه تبعیت کرد؟!
هنوز یادمان نرفته انتهای دولت پیشین که پر بود از انتقادهای علنی رهبر و یادمان نرفته ابتدای دولت نهم که پر بود از طرفداری های بی حد و مرز رهبری آنهم بعد از کمتر از یکسال از شروع دولت!که برایم سوال بود چطور در این مدت کم ایشان اینچنین شیفته ی این جریان افراطی شدند!
حالا بعد از 3 سال که همه چیز را در کنار هم میذارم مطمئن می شم که اشتباه بزرگیه که تو این مسائل عقل و درایتی که خدا در تک تک ما به عنوان خلیفه الله به ودیعه گذاشته رو کنار بذاریم و نگاه بدوزیم به لبهای شخصی که اگرچه پاک و مهربان و دردمند و دوست داشتنی اماجائز الخطاست!
فبشر عباد؛الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه

Hessam گفت...

در تأیید نظر الحامی عرض شود که اگر هنوز هم بخواهیم به حرفها گوش دهیم و عقل سلیم را کنار بگذاریم با روش کوبیده شدن نعل و میخ مواجه می‌شویم. یک روز حکم حکومتی برای روپوشانی تأخیر غیرقانونی معرفی وزرا (به جای سرزنش) یک روز نامه حمایت از وزرا (یا عدم مخالفت) و یک روز هم همین مسائلی که شما مطرح کردید!

Ahmad Ali گفت...

حاج آقا التماس دعا... به حرفای این آقای الحامی و حسام گوش کن یه کم ;)

ناشناس گفت...

9 فبریه 2009:
خاتمی هم آمد اما اینجا همچنان ساکت!؟!

ناشناس گفت...

امید وارد خداوند تبارک و تعالی نیز مسئولیت اشتباهات شما را که به تبعیت از ایشان انجام داده اید، بر گردن ایشان بیندازد. حالا «فمن یعمل مثقال ... » و «اعزکم بواحدة ...» و امثال این آیات و روایاتی که انسان را مسؤل تک تمک اعمال خود میداند، بیشتر مال عوام است؛ ان شاء الله همه مان بواسطة عظمت و کرامت و تقربی که آقا در نزد حق جل و علی دارند بخشوده شویم.

فقط یک سؤال: اگر روز قیامت ازمان پرسیدند که چرا چنین کردید، بگوییم فلانی گفت، بعد گفتند که خوب به تو چه! این توجیه مناسبی نیست، بعدش یعنی چه میشود؟!

samane گفت...

با قسمت اعظم کامنت‌های گذاشته شده موافقم... ما قوه‌ی تعقل داریم و نسبت به به کار گرفتن و نگرفتنش مسئولیم قاعدتا و فکر نمی‌کنم صاحب هیچ عقل سلیمی حاضر باشه از این امکان- که تنها و بهترین دلیل آدمیتشِ- صرفِ نظر کنه، صرفا به‌خاطر اینکه مرد اولِ مملکتش اینطور می‌خواد... می‌خوام بگم نمی‌شه حقوق فکر کردنِ یک نفر رو با همچین چیزایی ازش گرفت، البته بحث مصلحت رو اصلا نفی نمی‌کنم...ولی فکر می‌کنم حتی اونم خودِ آدم می تونه تشخیص بده که کی وقتِ انتقادِ و کی نیست.

ناشناس گفت...

آقا یه کم دیگه سکوت کنید بذارید دولت کارش را بکند...شما که سکوت نکنید ما چه کار کنیم.... توروخدا سکوت کنید... این دولت بیچاره را با شکستن سکوت خود بنیان کن نکنید... آقا..

301040 گفت...

vaghit migi harf haye "ghabele fahm tar" yani inke jayi hast ke harfhaye kamtar ghabele fahm ro naghl mikoni
oonja kojast
?

ص گفت...

اینجا نویسنده جواب نمیده ؟